توضیحات
راوی کتاب بیرون در زنی به نام آفاق است که در ابتدای کتاب در خانهای، تنها رها میشود. آفاق در تلاش برای درک وضعیت خود به این موضوع میپردازد که چطور به اینجا رسیده است و چرا مردی که کمی پیش با او آشنا شده، تنهایش گذاشت. کتاب با شرح همین آشنایی عجیب آغاز میشود. آشنایی آفاق با مردی که تا قبل از این هیچ برخوردی با او نداشته و حتی اسم همدیگر را هم نمیدانند اما به شکل ناخودآگاه به هم اعتماد دارند.