توضیحات
داستانهای واقعی و تجربیات شخصی نویسنده بخش زیادی از این کتاب را تشکیل میدهد. پس میتوانید مطمئن باشید که با کتابی تجاری و تبلیغاتی سروکار ندارید. حرفهای این کتاب چیزی فرای شعارهای همیشگی روانشناسان و مربیان مثبتاندیشی است. همین که بدانید نویسنده زن جوانی است که همسرش را از دست داده و حالا باید با فقر و تنگدستی از پسر کوچکش مراقبت کند، خودش بخش زیادی از شک و تردید راجعبه این کتاب را از بین میبرد. پاندر با فکر این که تا ابد محکوم به زندگی در فقر است، پسرکوچولویش پابرهنه آوارهی کوچه و خیابان میشود، و دیگر روز خوش نمیبینند، در برزخی وحشتناک زندگی میکرد. او پانزده سال، تمام کتابفروشیها را زیر و رو میکرد تا بتواند کتابی پیدا کند که رازهای کوچک و ممکن ثروتمند شدن را به او بگوید.