توضیحات
کاروانی که چنان پررهرو است و هیاهوی آن از دور چنان به آسمان بلند، و زندگی در این هیاهو چنان موج میزند که منِ بهجا مانده و روزگاری که در آن میزیم، چنان مینماییم که غمم میگیرد نکند این مردگاناند که از کاروان ماندهاند و این زندگاناند که سرخوش و سرودخوان با آن همراه شدهاند. ص ۲۰۴ آنچه نگرانی مرا تشدید کرد درک این واقعیت بود که تاریخ را اگر روایت و از آن دفاع نکنی، و علفهای هرز تحریف را که ممکن است انبوه شوند و آن را به طور کامل بپوشانند و خفه کنند پاک نکنی، ممکن است بمیرد.