توضیحات
در این بین زنی به نام “گلتن” مربی زنان بازی خانه است. او که از شش سالگی در حرمسرا زندگی کرده، دختریست که مادرش را به اسارت گرفته بودند و بعد از مرگ مادر، او را هم به عقد سلطان درآوردند. “گلتن” هرچه از جهان می داند، مدیون کتاب هاست و در آرزوی رهایی و آزادی، فجایع دربار را تاب می آورد. هر روز جنایتی و هر روز فاجعه ای رخ می دهد و “گلتن” سعی می کند تا دامان خود را این جنایات پاک نگاه دارد. او با سیاست و زیرکی اش رازی را برای زنان برملا می کند که در نامه ای با مهر سلطان تایید شده است؛ رازی که می گوید در صورت مرگ سلطان، همه ی فرزندان دختر و زنان او باید کشته شوند و فرزندان پسرش را فراری دهند. وحشت بر زنان حرمسرا غالب می شود اما “گلتن” پیش می افتد و زمام امور را به دست می گیرد. او با تدبیر و کیاست خود نقشه ای می کشد تا جان بقیه را نجات دهد و خود نیز به آرزوی همیشگی اش که آزادی و رهایی بود دست پیدا کند.